معنای خرد خرد کردن
- صفحه اصلی
- معنای خرد خرد کردن
تعبیر خواب خرد کردن چیزی. تعبیر خواب خرد کردن مرغ:خوشبختانه این رویا برخلاف سایر چیزها معنای بدی ندارد ابن سیرین می گوید خرد مردن مرغ و یا جوجه در خواب نیکو است و رزق و روزی حلالی است که نصیب ...
به خواندن ادامه دهیددر مینوی خرد (1379: 61) آمده است: «اهرمن بدکار و دیوان را شکست دادن و از دوزخ تاریک بیبها رستن، چنین ممکن است وقتی که مینوی خرد را به پشتیبانی گیرند؛ و نیز «شکستن کالبد دیوان و ناپدید کردن آنان ...
به خواندن ادامه دهیدخُرد خُرد کردن یعنی توته توته یا میده میده و ریزه ریزه کردن را گویند. ... با معنای پایه جدا کردن و به صورت مصدری "کئرماک" یا " قئرماق" نیز در ترکی به معنی بریدن ، جدا کردن ، قطع کردن ، کشتن و ...
به خواندن ادامه دهید2. منبع. فرهنگ فارسی معین. نمایش تصویر. معنی. خرد. معنی 1 - کوچک . 2 - کم سال ، کودک . مترادف درك، آگاهي، ادراك، بينش، دانايي، حكمت، دانش، عقل، علم، فراست، لب، فهم، نقيبت، هوش. متضاد كبير، بالغ، بزرگ ...
به خواندن ادامه دهیدخرد شدن - معنی در دیکشنری آبادیس خرد شدن فارسی به انگلیسی break, chip, crush, fragment, shatter, sliver, smash مترادف ها abate (فعل) کم شدن، خرد شدن، تخفیف دادن، خرد کردن، کاستن، رفع نمودن، اب گرفتن از، به زور تصرف …
به خواندن ادامه دهیدسوال587 : تفاوت عقل و خرد چیست؟با توجه به اینکه طبق: الْحِلْمُ وَ ضِدَّهَا السَّفَهَ حلم به معنای خرد گرفته شده(هر چند من در معنی حلم کلمه عقل رو هم مشاهده کردم) مفهومش چیه؟ در بعضی منابع خرد رو به تفکر زایا و بارور معنی ...
به خواندن ادامه دهیددزفولی. کدهای زبان. ایزو ۳–۶۳۹. def. گلاتولوگ. dezf1239 [۱] گویش دزفولی گویشی از زبان فارسی و زیر مجموعه زبانهای ایرانی جنوب غربی است. این گویش در استان خوزستان توسط ساکنان بومی شهر دزفول در شمال ...
به خواندن ادامه دهیدنقشه های تاسیسات ساختمان شاهنامه فردوسی کارشناس دادگستری ماشین آلات. گزیده ای از شعرهای فردوسی از متن شاهنامه, شعر کوتاه فردوسی درباره دانش و خرد, شعر فردوسی در مورد بزرگی ایران و میهن, 25 ...
به خواندن ادامه دهیدشعر به نام خداوند جان وخرد یکی از اشعار فردوسی شاعر بزرگ پارسی زبان است، که در شاهنامه آمده است. این شعر درکتاب درسی نیز بصورت خلاصه تر آمده است. معنای این شعر بسیار گران مایه است و درک کردن آن ...
به خواندن ادامه دهیدبخش ۲ - ستایش خرد. کنون ای خردمند وصف خرد. بدین جایگه گفتن اندر خورد. کنون تا چه داری بیار از خرد. که گوش نیوشنده ز او بر خورد. خرد بهتر از هر چه ایزد بداد. ستایش خرد را به از راه داد. خرد رهنمای و ...
به خواندن ادامه دهیدکئوس، تیتان ذهن کنجکاو، نام او به معنای «پرسش» یا «پرسش کردن» است. او پدربزرگ آپولو است. ... اودین، خدای خرد که با این وجود بی وقفه به جستجوی دانش بیشتر مرتبط با رونها ادامه میدهد.
به خواندن ادامه دهیدسانتوکو به معنای «سه فضیلت» است که در اینجا کاربرد برش زدن، خرد کردن و ریز کردن را شامل میشود. این چاقو همه کاره است و تقریبا همهی کارهایی که یک چاقوی معمولی میتواند انجام دهد را انجام می ...
به خواندن ادامه دهید- درم خرد ؛ پولی که از یک درم ارزشش کمتر بوده است : آباد بر آن سی ودو دندانک سیمین چون بر درم خرد زده سین سماعیل . منجیک . - نان خرد کردن ؛ نان ریزریز کردن برای ساختن ثرید. (یادداشت بخط مؤلف ).
به خواندن ادامه دهید- درم خرد ؛ پولی که از یک درم ارزشش کمتر بوده است : آباد بر آن سی ودو دندانک سیمین چون بر درم خرد زده سین سماعیل . منجیک . - نان خرد کردن ؛ نان ریزریز کردن برای ساختن ثرید. (یادداشت بخط مؤلف ).
به خواندن ادامه دهیدto begin to fail or get weaker or to come to an end. ضعیف شدن - از بین رفتن - نابود شدن. فرو کردن ، ریختن. ریختن. چندپاره شدن، تکه تکه شدن، ریزریزشدن، ازهم پاشیدن. ضعیف شدن، از دست دادن قدرت. That's the way the cookie crumbles. بعضی ...
به خواندن ادامه دهیدمعنای عمومیتر taillier هم خُرد کردن و تقسیم کردن هر چیز به قطعات کوچکتر است (+/+). اما تعریف خرده فروشی در ادبیات مدیریت و تجارت گستردهتر از معنای قدیمی این واژه است (+/+):
به خواندن ادامه دهیدخرد کردن - معنی در دیکشنری آبادیس مترادف خرد کردن: ریزریز کردن، شکستن، له کردن، درهم شکستن، نابود کردن، تبدیل کردن معنی انگلیسی: break, chip, chop, crush, devastate, grind, sliver, smash, pound, quell, to break to pieces, to shatter, to crush, to grind, to change (as money), to suppress لغت نامه دهخدا فرهنگ …
به خواندن ادامه دهیدسپس سنگهایی که در این مرحله خرد شدهاند با استفاده از نوار نقاله به گام بعدی سنگشکن و سرند راهی میشوند. با توجه به ابعاد و خصوصیات سنگ آهن فرآیند خرد کردن در چند مرحله ادامه پیدا میکند.
به خواندن ادامه دهیدآوید : دانش ، خرد ، عقل. اسم دوستم آوید هست که میگه به معنی *دانایی* هست. اسم دخترم آویده . بسیار اسم تک و منحصر به فردی هست و هر کس شنید دوست داشت . چند سالیه فقط اجازه میدن روی دختر گذاشته بشه این ...
به خواندن ادامه دهیدخرد - معنی در دیکشنری آبادیس خرد /xerad/ مترادف خرد: حقیر، صغیر، کوچک ، اندک، کم، ناجیز، شکسته، له ، ریز، ریزه | درک، آگاهی، ادراک، بینش، دانایی، حکمت، دانش، عقل، علم، فراست، لب، فهم، نقیبت، هوش متضاد خرد: کبیر، بالغ، بزرگ، سالم، …
به خواندن ادامه دهیداین به معنای این است که اسناد شما هنوز به طور قابل توجهی در دسترس دیگران خواهند بود. ... در هنگام خرد کردن اسناد، از ابزارهای ایمنی مانند دستکش و عینک محافظ استفاده کنید. 5. کاغذ خرد کن را در جایی ...
به خواندن ادامه دهیدنیابد بدو راه جان و خرد. خرد گر سخن برگزیند همی. همان را گزیند که بیند همی. ستودن نداند کس او را چو هست. میان بندگی را ببایدت بست. خرد را و جان را همی سنجد اوی. در اندیشهٔ سخته کی گنجد اوی
به خواندن ادامه دهیددر گاثاها، دو نیروی عظیم انگرمینو (خرد پلید) و سپنتامینو (خرد مقدس) بازیگران اصلی هستی هستند. این دو نیرو از آغاز همزاد و دوقلو بودهاند؛ بهطورکلی مزدا (لقب اهورا) را به معنای خرد و فرزانگی ...
به خواندن ادامه دهیدمعنی گنج حکمت پیرایه خرد فارسی دهم. در آبگیری سه ماهی بود: دو حازم، یکی عاجز. از قضا، روزی دو صیّاد بر آن گذشتند و با یکدیگر میعاد نهادند که دام بیارند و هر سه را بگیرند. در یک برکه کوچک سه تا ...
به خواندن ادامه دهیددر ریاضیات و فیزیک ، بُردار (به انگلیسی: Vector) عنصری از یک فضای برداری است که دارای دو مشخصه 1- اندازه (طول) بردار : هر بردار یک طول مشخص دارد که همیشه یک عدد مثبت است 2-جهت بردار: هر بردار یک جهت ...
به خواندن ادامه دهیدمعنی خرد کردن در لغت نامه دهخدا: خرد کردن، بقسمتهای ریزه ریزه شکستن، به اجزاء کوچک شکستن، شکستن بقطعات خرد، بقطعات کوچک بریدن، تَصغیر، اِصغار، : بامها را ...
به خواندن ادامه دهیدموقع خرد کردن پیاز شمع روشن کنید. استفاده از مایکروویو. قرار دادن چوب کبریت در دهان. یک تکه نان در دهانتان بگذارید. سرتان را بالا نگه دارید. خرد کردن پیاز در کنار بخار آب. استفاده از ماسک و عینک ...
به خواندن ادامه دهیدچه بخواهید با ما کار کنید و چه علاقه مند به کسب اطلاعات بیشتر در مورد محصولات ما هستید، مایلیم از شما بشنویم.